نت

 

رنگ ابوعطا ساخته ی خود استاد عیسی را که درس گرفتم دو قسمتش مورد تاکید استاد بود. یکی تک به چهارها که با کنده کاری است و دیگری ریزهای پی در پی در گوشه ی حجاز در انتهای قطعه. هفته گذشته نصف درس را تحویل دادم و این هفته کل درس را آماده کرده بودم. همزمان با هنرجوی آقایی که ساعت کلاسش با من یکی است به در خانه ی استاد رسیدم. این دومین هفته ای است که او را  میبینم. گویا از شاگردان جدید استاد است. هفته ی گذشته سازم را او تا طبقه ی سوم بالا آورد و این هفته نان بربری داغ را به دستش دادم و با هم وارد کلاس شدیم. از او اجازه خواستم تا من درسم را زودتر تحویل دهم و او نیز قبول کرد. استاد عیسی گفت این هفته سرحال نیستی انگار؟! 

راست میگفت. از هفته ی پیش که از کلاس خارج شدم حال درونی ام خوب نبود. به قدری آن روز دگرگون بودم که نای برگشتن به خانه را نداشتم و نیم ساعت تمام جلوی کافه نادری در سکوت نشستم. با مریم و صبا تلفنی حرف زدم تا شاید آرام شوم ولی باید بیخیال میشدم تا آرام شوم. هفته را به تمرین رنگ ابوعطا گذراندم و به محضر استاد رسیدم. استاد همانطور که روبروی من چای اش را در لیوان شیشه ای بی دسته ی همیشگی اش می نوشید از وضعیت تمرینم پرسید. سری تکان دادم و شروع کردم به نواختن. دو باری گیر داشتم ولی تا آخر قطعه را بدون نگاه کردن به نت رفتم. اجرا که تمام شد استاد گفت آفرین. خوب زدی. شایسته ی تقدیری

همین دو جمله تمام ناراحتی های هفته ی گذشته را با خود برد و لبخندی بر لبانم نقش بست. درس جدیدم، رنگ افشاری از اکبر محسنی است. بسیار زیبا و دلنشین است و تکنیک ریز همراه با ویبره در آن وجود دارد. میزان ۶/۸ است و من به تازگی در یافته ام که عاشق شش هشت هستم و در پا زدنش هم مهارت کافی را یافته ام.  در "افشاری دو" با نت متغیر" ر "مواجهه هستیم. بعضی جاها کرن است و برخی جاها بکار. در "دشتی" هم اینچنین بود ولی فرق این دو در این است که در دشتی نت شاهد و متغیر "ر" است ولی در افشاری نت متغیر، نت بعد شاهد است. مثلا در "افشاری دو" شاهد "دو " است و متغیر "ر"

بعد از اتمام آموزش، دختر عمه ی استاد گفت برایت چای ریخته ام و با او وارد آشپزخانه شدیم. درد دلش باز شد. مدتی برایم حرف زد و در آخر پیشنهاد داد هفته ی آینده زودتر بیایم تا با استاد صبحانه بخوریم. قبول نکردم‌. نمیدانم چرا.


+ دوشنبه های دوست داشتنی❤


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها